تمنای وصال
شیخ بهایی میگه:
هر کس به طریقی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه.....
و سهراب سپهری:
زندگی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد...
و ناهید یوسفی:
هر کس به طریقی دل ما میشکند
بیگانه جدا ،دوست جدا میشکند
و من :
همچنان در کوچه پس کوچه ی دلم
سرگردان و گریزانم از احساسم
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
دلتون خوش و لبتون خندون
در انتهای کوچه آذر
دختریست به نام یلدا.
با موهای بلند و مشکی،پوستی سفید و گونه های سرخ مثل انار.
دختری که منتظر است کسی بیاید و با عشق،دقایق منجمدش را گرم کند.
آواز با هم بودن را در گوش هایش زمزمه کند و با دیدار های کوتاه دوست داشتن های ته نشین شده اش را تکان دهد.
کسی که برای حال آشفته اش،حافظ بخواند و برای نگاه های زمستانی اش،ساز گرما بزند.
سال هاست که همه،دقیقه آخرِ انتظارِ یلدا را جشن می گیرند اما هیچ کس نمیداند که او،تنها برای دیدن معشوقی انتظار میکشد که رسیدن به آن،امیدی محال است.
زمستانِ سرد،مقصد یلدایی بود که با هزاران آرزو برای دیدار با تنها یارِ پنهانی اش “بهار”جاده طولانی پاییز را پیموده بود...
یلدا مبارک...
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
اگر تو عاشق من نباشی
لمس تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد
داغیِ لبت، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند
هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست
حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد
فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس
خاتون من!
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم،
یک بوسه
ـ یک نگاه حتی –
حرامم باد !
اگر تو عاشق من نباشی
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
تو برایم بنویس.....
خسته ام در خفقانم تو برایم بنویس
بغض کردم نگرانم تو برایم بنویس
درد تنها شدنم ریشه دوانده دل من
گل بی برگ خزانم تو برایم بنویس
پیر گشتم هوس موی سپیدت کردم
خالی از صد هیجانم تو برایم بنویس
انقدر زخم به پرهای وجودم خورده
کف بریده است عنانم تو برایم بنویس
این قلم عشق تو را جوهری خود کرده
اشک دل در شریانم تو برایم بنویس
تک درختی شده ام برگ به برگم مرده
با نسیمت بتکانم تو برایم بنویس
شب به شب بغض من و آینه رویایت
من که تکرار زمانم تو برایم بنویس
عشق امد که مرا با دل تو یار کند
دید آری فورانم تو برایم بنویس
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
دل من تنگ تو شد
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟
بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟
انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست
سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی
من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی
غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی
حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟
حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟
نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
"احسان نصری"
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
درد
حال خوب
ای کاش همه مون اینطوری فکر کنیم :
ما به این دنیا اومدیم که حال خوب رو به دیگران هدیه بدیم...
چه اشکالی داره اگه بیشتر هوای همدیگه رو داشته باشیم.؟؟؟ ..
باورکنیم صد سال دیگه "هیچی" از ما وجود نداره....
زندگیرو زندگی کنیم، کمتر حرص بخوریم و بیشتر بخندیم و به همدیگه محبت کنیم ..... ⚘☘
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:29 منتشر شده است
آشتی
از اخرین باری که اومدم اینجا و خواستم حس ها و دغدغه ها و فکرو رویاهام رو بنویسم برای من خیلی روزه که گذشته.
گاهی یه فاصله هایی اینقد زیاد میشه که دوباره برگشت به اون حس و حال قبل برات سخت میشه.
مثل اون قهری که وقتی از چند ساعت میگذره و میشه یه روز، دوروز ، سه روز و بیشترو بیشتر اشتی کردنش خیلی سخت تر میشه.
نه اینکه ادم نخاد اشتی کنه ، نه
فقط انگار یه فاصله ای بین غرور و احساس و بیان و ابراز و کوتاه اومدنت و دوباره مثل قبل شدنت میافته که نمیشه راحت از بین بردش.
مثل اون حرفایی که گاهی ادم هی میخواد بزنه ، ولی اینقد نمیگه و سکوت میکنه که دیگه هیچوقت نمیتونه لب باز کنه و زبونشو بچرخونه و بیانشون کنه.
منم همینطور شدم
هر روز میگم امشب حالم خوبه دیگه، امشب حسم خوبه و امشب رو دوباره میشینیم مثل قبل حس هامو میگم و مینوسمو لذت میبرم
ولی وقتی پاش میافته
وقتی شب میشه
وقتی ساعت به نیمه شب نزدیک میشه
وقتی میدونم باید اگه میخوام چیزی بنویسم شروع کنم و این صفحه لعنتی رو باز کنم،
یه حس غریبی نمیذاره دست ودلم به این پیج باز شه
انگار میخوام
ولی یه چیزی نمیذاره کشش داشته باشمو هر شب میگم فردا شب دوباره سعی میکنم که مثبت باشمو با حال خوب دوباره شروع کنم.
یجورایی شاید بعد اخرین باری که برات نوشتم سرخورده شدم و دلمو غرورو قلبم دیگه نمیذاشت پا بذارم تو این صفحه.
لحظه اخر میدیدم نمیتونم و سکوت تنهاترین چیزیه که هرشب دلم طلب میکنه
انگار میخواستم لب باز کنم
همه حرفام رو بگم
ولی نمیتونستم.
مثل همیشه ، که وقتی دلم غمبرک میگیره ساکت میشم و نمیتونم هیچی از حالم رو بگم
امشب بخاطر تو، سعی کردم این فاصله و این قبح رو بشکنم و از یه جایی دوباره شروع کنم به حرف زدن.
این روز ها بدجور تو سراشیبی افتادم
بدجور روزها زود میگذرن
و بدجور ترس گذشتن ساعت ها و روزها و هفته ها رو دارم
که مبادا سریعتر از چیزی که باید تموم بشن و تو بازم کنارم نباشی.
امشب رودوست داشتم
امشب خواستم هرچقد هم که ازت دورم، ولی با تمام وجودم حس واحساس و عشقم رو بهت بدم
خواستم خودمو اثبات کنم
عشقمو
و قدرت جادو کردنت از راه دور رو
من عاشق جادو کردن توام
عاشق اون لحظات ناب جادویی ام که تورو دنبال خودم بکشونم تو یک عالم دیگه.
جادوی احساس من فقط برای توه
فقط با تم معنی پیدا میکنه
و فقط تورو میتونه دنبال خودش بکشونه تو عالمی که هردو مست و دیووونش میشیم.
ارزش این لحظه ها و لذتش رو هیج کی بجز ما نمیدونه
هیچ کس نمیتونه بفهمه عمق لذتی که تک تک لحظه ها و دیوونگی های منو تو ، برامون داره رو.
دیووونه ی دوست داشتنی من ، به حرمت عشقی که امشب روونه ی هم کردیم:
آشتی.
دوست دارممممم.
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:22 منتشر شده است
جشن بودنت
از دور تو را دوست دارم
بی انکه عطرت را حس کنم
بی انکه در اغوش بگیرمت
بی انکه صورتت را لمس کنم
ودر خیالم:
ازدور تورا میبینم
از دور در اغوش میکشمت
از دور صورتت را بین دستانم میگیرم
واز دور چشمانت را به نظاره مینشینم
واز دور در خیال بودنت و در هوای نفست ، نفس میکشم.
امشب تولد توه و من توی دورترین نقطه ممکن از تو هزاررر بار تو خیالم به چشمات خیره میشم و هزارربار تولدت رو تبریکمیگم.
دورترین نزدیکه من، بودنت و داشتنت قشنگ ترین حس و معجزه ی دنیاست.
متولد شدن کسی که یکی باشه مثل خودت و بهترین حس هارو بهت بده و کنارش بدونی حس ولذتی تو دنیا نیست که نتونی باهاش تجربه کنی،قشنگترین اتفاقی ایه که تو این دنیا میتونه برات بیافته.
هرچقد غمگین، همون قدر خوشال
هرچقدر تلخ، همون قدر شیرین
هرچقد سخت، همونقدر لذتبخش
هرچقد دلتنگ، همونقدر لذت
و هرچقدر دور همونقدررر نزدیک ترین کس من هستی.
تو بهترین کسی بودی که پا گذاشت تو زندگی من و خیلی چیزهارو برام معنا دار کرد.
این روز و تکرار جشن بدنیا اومدن و بودنت، یکی از مقدس ترین روزهای تقویمه منه.
دوست داشتم امشب رو کنارت باشم
دوست داشتم تمام لحظه های این روز رو از شروعش تا ثانیه ی اخرش کنارت باشم و تو چشمات نگاه کنم و هر ساعت تکرار کنم که امروز روز توه و هرچی تو بخوای و هرچی تو بگی و هرکار تو بخوای رومیکنیم.
دوست داشتم تا اخرین لحظه اش هزاررربار بهت تبریک بگم و بغلت کنم و بخندم و بخندی و بخندیمم.
درسته پیشت نیستم
درسته از همدوریم
درسته نمیتونم کنارت باشم
نمیتونم برات جشن بگیرم
نمیتونمهیجکاری انجام بدم
ولی ثانیه به ثانیه بهت فکر میکنم و تو هوای خودم جشن تولد تورو گرفتم و خوشالم ازینکه هرچند کنار همنیستیم ولی میتونیم حس کنیم که چقدر تو قلب و ذهن و فکر هم از دریچه ی قلبمون همدیگه رو احساس میکنیم.
میدونم که خوب فهمیدی که چقدر ازینکه نمیتونم کنارت باشم و نمیتونم منم مثل بقیه برات جشن بگیرم ناراحتم و یجورایی حسادت میکنم.
ولی اینم میدونم که میدونی حسادتم از عشق بیش از حدم به توه که منحصرا تورو برا خودم میخوام و نمیخوام هیچی از تورو با کی سهیم بشم.
ببخش منو اگه حسادت میکنم و ..... !
چشامو میبندم
تصورت میکنم
تصور میکنم امشب رو یه جای خیلیییی دور بردمت
یه جایی که میخاستم امشب رو فقط منو تو باشیم دور از هرکسی و هرچیزی.
تصورت میکنم که کنارمی
تو یک کلبه، توی یک جنگل، تودل یه شب سرد ، کنار یه بخاری هیزمی که بجز صدای منو تو و صدای خاکستر شدن و سوختن اون هیزم ها هیچ صدای دیکه ای نیست
نور کم اتاق.
منو چشمای تو
با یه کیک کوچیک برای تولدت.
چقدر به چشمای هم نگاه مبکنیم
چقدر ساکتیم
چقدر تو نگاه هامون حرف هست و عشق
من خودمو بین بازوهات جا میکنمو برات اروم اروم از لذت داشتنت میگم
از حسمبهت
ازینکه چقدر خوشالم که دارمت
چقدر ارامش دارم کنارت
و چقدر دوست دارم تنها بودن با تورو
من دلم به جشن دونفره میخواد برای زادروز بودنت
عشقم، تورو با دنیا عوض نمیکنم
داشتن تو لذتبخش تریننن حس دنیاست.
تو کسی هستی که باید همیشه اروزش کرد.
تو قشنگ ترین احساس رو داری
تو اون کسی هستی که میتونم بدون ترس تا اخرین نفسم بهش تکیه کنم و دلم از هیچی نلرزه و بدونم امن ترین اغوش دنیا رو انتخاب کردم برا خودم روبهش سپردن.
تولدت مبارک دنیای مننن
تولدت مبارک عشق من
تولدت مبارک بهترین من
تولدت مبارک همدم منن
تولدت مبارک رفیق جان منننن
ارزوم تولدیه که بتونم بدون دغدغه کنارت باشم و باهم جشن بگیریم
همیشه برای من باش
من تورو تا همیشه دوس دارم
من تورو برای همیشه میخوام
من تورو برای خودم میخوام
من تورو فقططططط برای خودم میخوام
تورو بیشتر از جونمدوست دارم.
عاشقتممممم عشق دور و پنهانی من.
«««««««««««« ۰۰:۰۰ »»»»»»»»»»»»»
««««««««««« ۹۸/۱۰/۰۸ »»»»»»»»»»»»»»
«««««««««« تولدت مبارک عشقم »»»»»»»»»»»»
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:22 منتشر شده است