بی تاب
این روزا هرچقد دورو برم شلوغ تر شده، هرچقد بیشتر میرمبیرون، هرچقد بیشتر وقتم رو بیرون خونه میگذرونم، همونقدم بیشتر دلتنگمیشم
بیشتر دلممیگیره، بیشتر میبینم نبودت چقد کلافم میکنه
بیشتر هرجارو نگاه میکنم جای خالیت رو میبینم که باید میبودی و دستمو میگرفتی و تو این شهر درن دشت میکشوندی دنبال خودت و لذت میبردیماز قدم به قدم و لحظه به لحظه ی وقتی رو کنار هم میگذرونیم.
من روز به روز بیشتر میفهمم چقدرررر عمیق دوست دارم، چقدر عمیق وابستت شدم و چقدر نبودت میتونه کلافم کنه و روحیم رو خراب کنه.
میدونی این روزا همش دارمبه این فکرمیکنم که اگه یه روزی قرار باشه من از تو فاصله بگیرمو عشق دور هم باشیم باید چجوری دلم تاب بیاره؟؟؟
دارمفکمیکنممن اینقدر وابستت شدم و اینقدر هروز و شب و ساعت ودقیقه و ثانیه هامرو با تو پرکردم که واقعا نمیتونم از خونه بیام بیرون و تورو نخوام و نبینم کناره خودم
اینقدر همه جای این شهر و کنار تو و دست تو دست تو بودم که دیگه نیمتونم خاطره سازی تورو نکنم کنار خودم
میدونی یه وقتایی اینقد حجم خاطره هایی که با کسی داری زیاد میشه که دیگه نمیتونی از زندگیت وذهنت درش بیاری
تو و عشقت تکتک سلولای بدن من رو اشغال کردید و هرجا رو نگاه میکنم تورو میبینم
و نبودت رو احساس میکنم
اینروزها خیلییی بیشتر از قبل به داشتنت فکر میکنم
به سهم خودماز تو
به اینراهی که توش پا گذاشتیم
به اینکه باید چیکار کنم با این حسرت و گره ای که براش هیچ راه حل پیدا نمیشه.
دلم میگیره و خیلی بیشتر از همیشه احساس رسیدن به بن بست رو میکنم که با این حجمی عشقی که نسبت با تو توی خودم دیدم باید چیکا کنم؟؟؟؟؟
اصلا این روزها مارو عمیقا برده تو فکر
هردوبیشتر وبهتر فهمیدیم که چی و کی هستیم برا هم
اصلا شد مثل یه آزمون برای محک زدن خودمونو عشقمون و نیازمون به همدیگه.
من فهمیدم چقدددر بهت وابسته شدم
چقدررر دوست دارم
چقدر نبودت میدونه منو از پا در بیاره
چقدر ایندلی که ادعا داشتم دیگه محتاج و وابسته ی کسی نمیشه اسیر تو شده.
فهمیدم دوباره از پا درومدم و دوباره همه زندگی و احساس و توانم رو دادم دست یکی که عاشقونه میپرستمس.
فهمیدم که شدم دلداده ی تو.
چقدر دلم تنک شده برات، چقدر به ارامش وجودت نیاز دارم
چقدر این شهر بدون تو دلگیره، چقدر روزام سخت میگذره
چقدر در عین حالی که کس و کار زیاد دارم، بی کس شدم.
چقدر جای خالیت رو کنارم احساس میکنم.
چقدر خلا نبودنت اینجا اذیتم میکنه
چقدر کم دارمتتتتت.
دوست دارم
خیلیییی بیشتر از اونی که حسش میکنی.
من به تو و تلاشت برای برگشتت کنارم، ایمان دارم،
منمنتظر روزهای خوبمونم
من دلم اروم میگیره با فکر گذشتن این روزهای به نسبت کمی که باید بگذرونیم برای دوباره کنار همبودنمون.
میدونم از سختی ها وسزبالایی ها گذر کردیم و تو سراشیبی و دور تندی هستیم که نگاهمون به اون مونده راه کمی هست که باید با همه انرژیمون بدوویم و برسیم پایین قله و نفس عمیق بکشیم که هرچقد سختتتت، پشت سر گذاشتیم
منوتو قسمت سخت ماجرا رو گذروندیم و برای همین روزها برامون بهتر و راحتر میگذرن، هرچند دلتنگترو بی تاب تر شدیم
ولی میدونیم که خیلی زود دوباره شروع عاشقانه های من و توه.
عاشقتمممم تا همیشه.
❤️❤️❤️❤️
این مطلب در تاریخ: 19 دی 1398 ساعت: 4:22 منتشر شده است